- لعبت باز
- عروسک باز، بازیگر، عامل خیمه شب بازی
معنی لعبت باز - جستجوی لغت در جدول جو
- لعبت باز ((لُ بَ))
- بازیگر، عروسک باز
- لعبت باز
- آنکه خیمه شب بازی کند، عروسک باز، کنایه از شعبده باز، حقه باز
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عروسک بازی، خیمه شب بازی، برای مثال چو در بازی شدند آن لعبتان باز / زمانه کرد لعبت بازی آغاز (نظامی۲ - ۱۳۶) ، کنایه از شعبده بازی، حقه بازی
عمل و شغل لعبت باز. عروسک بازی، خیمه شب بازی: چو در بازی شدند آن لعبتان باز زمانه کرد لعبت بازی آغاز. (نظامی لغ)، حقه بازی شعبده
عروسک ساز، بت ساز، بتگر
اروسک ساز، آدمک ساز، بتساز بتگر آنکه عروسک سازد، آنکه خیمه شب بازی را راه اندازد، بت ساز بتگر
نگار باغ گل